۱۳۸۷ آذر ۲۷, چهارشنبه

تولد ِ بامداد


قلب تکیده اش انگار


توان تپیدن نداشت برای


تغذیه ی ِ چنان حجمی از تفکر.


و جسمش شاید


زیر این چنین باری از خرد


خَمید.


و پایش توان بردن ِ روحی


به این عظمت


در قالب ا.بامداد را نداشت...



یک هفته از سالروز تولدش می گذرد. تولدش به این فرهنگ، تسلیت باد...


۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام

امروز توي هر وبلاگي كه رفتم رنگ و بوي خوشحالي ميداد ، انگار همه از اينكه فردا زمستون ميشه سر شوقن .
اومدم اينجا يه شعر بود و يه خط آخر شعر كه مي گفت : يك هفته از سالروز تولدش مي گذرد . تولدش به اين فرهنگ، تسليت باد....
و من با اينكه فكر كردم ،‌نفهميدم .
شب يلدا پيشاپيش مبارك

ناشناس گفت...

ساحل عزیز، وقتی که این چنین با شاملو کرد این روزگارو این مرز و بوم، که انگار جایی از نا بجایی اینان گرفته بود... باید به این فرهنگ تولدش را تسلیت گفت: بودنش رو سالها بود که توان تحمل نداشت این فرهنگ... اه بر این فرهنگ، اف بر این فرهنگ...

ناشناس گفت...

و اما ممنون از اینکه یلدا رو تبریک گفتی، با سنتها و مراسم کمی مشکل دارم، اما امسال ناخودآگاه با روی خوش به استقبال یلدا میرم و اینکه تمامی شادباش ها رو، جواب دادم... برای خودم هم این آشتی، جالبه... تو هم یلدای خوبی داشته باشی...