۱۳۸۷ مرداد ۷, دوشنبه

تاریخ تحولات اجتماعی 5

ارسطو

اندیشه ارسطو زیر سلطه کامل افکار افلاطون است. از این رو نظریه افلاطون را درباره بردگی طبیعی تایید و مدون می کند و می نویسد: برخی کسان طبیعتا برده و بعضی آزادند؛ برای دسته اول بردگی نه تنها فراخور حال بلکه عادلانه است. کسی که طبیعتا مال خودش نیست و از آن دیگری است، طبیعتا برده است.[ این نکته لازم به ذکر می نماید که ارسطو معلم اسکندر مقدونی بود. ظاهرا این مردان و طرح هایشان را دست کم گرفته بود. نظر گومپرتس در مورد ارسطو شنیدنی است که: ارسطو با پادشاهان بر سر سفره می نشست و خود از این امر آگاه نبود.]نظریه ارسطو راجع به بهترین دولت، از سازش دادن سه چیز با یکدیگر بوجود می پاید: یکی صورت رمانتیکی از حکومت افلاطونی اشراف؛ دوم فئودالیسمی متین و متوازن؛ و سوم پاره ای اندیشه های دموکراتیک. ارسطو معتقد است که شهروندان باید حق داشته باشند در حکومت مشارکت کنند ولی بی درنگ توضیح می دهد که نه تنها بردگان بلکه کلیه طبقات مولد نیز باید از شمار شهروندان حذف شوند.بنابراین او با افلاطون اتفاق نظر دارد که کارگران نباید حکومت کنند و طبقات حاکم نیز نباید کار کنند. در باب علت نیز ارسطو آنچه را که افلاطون آموخته بود تصدیق می کرد و خود چنین می پنداشت که : صورت یا ماهیت هر شی متحول ، با غرض از آن شی یا حالت غایی یا غایتی که شی مذکور به سوی آن تحول می یابد، یکی است. پس همچنان صورت و مثال، امری نیک بشمار می رود، فقط به جای اینکه در آغز باشد، در پایان و فرجام قرار می گیرد. با این ویژگی ارسطو خوشبینی را جایگزین بدبینی کرد. ارسطو از آن قسم مورخانی بود که بیشتر سبک دایره المعارفی دارند و مستقیما کاری در پیشبرد مذهب اصالت تاریخ انجام نداد. او پیرو صورت محدود و مقیدی از نظریه افلاطون بود دایر بر اینکه حوادث عظیم مصیبت بار که بتکرار روی می دهند، هر چند گاه نسل آدمی را بر می افکنند و تنها عده ای انگشت شمار باقی می گذارند.نظریه وی به درباره گردش و تغییر به تعبیراتی بر مبنای اصالت تاریخ می انجامد.[ این نظریه به صورت سه آموزه درآمد و بدست هگل تغییر یافت که آنها را بعنوان ریشه های ارسطویی فلسفه هگل در بخش مربوط به هگل ذکر خواهد شد.] به موجب رای ارسطو شناخت یا علم می تواند بر دو گونه باشد: برهانی یا شهودی. معرفت برهانی، در عین حال معرفت به علتهاست و و عبارست از قضایا و اخباری که که می توان آنها را به برهان ثابت کرد. دیگری معرفت شهودی است که عبارتست از دریافت ماهیت یا طبیعت ذاتی شی . معرفت شهودی سرچشمه ای است که هر علم از آن نشات می گیرد، زیرا در آن مقدمات یقینی هر برهان در یافت می شود. حق با ارسطو بود که تاکید می کرد نباید سعی در اثبات همه شناختهای خود از طریق برهان داشته باشیم. هر برهان باید از مقدماتی شروع شود. از این رو استنتاج از مقدمات به خودی خود هرگز نمی تواند صدق نتیجه را تعیین کند، بلکه فقط نشان می دهد که نتیجه باید صادق باشد، مشروط بر اینکه، مقدمات صادق باشد.[ امیدوارم ذکر این مطالب پیچیده باعث بی حوصله گی خواننده نشود]. اگر قرار باشد مقدمات به نوبه خود به اثبات برسند، مسئله صدق فقط یک گام به عقب و به یک سلسله مقدمات جدید رانده می شود و همینطور تا بی نهایت ادامه پیدا می کند. برای اجتناب از این موضوع ارسطو گفت باید فرض کنیم مقدماتی هستند که بدون شک و بیقین صادقند و به اثبات نیاز ندارندو این مقدمات تنها از طریق دریافت شهودی ماهیت اشیاء کسب می گردد.[ امیدوارم توانسته باشم چگونگی شکل گیری اصالت ماهیت و اصالت تاریخ را از آموزه های ارسطو، آنطور که مورد قبول پوپر باشد، بیان کنم.]

۴ نظر:

ناشناس گفت...

تا به حال پوپر را نمی شناختم در سایتها جستجو کردم برایم جالب بود
باید کتاب جامعه ی باز و دشمنان آن را بخوانم

اگر فونت کمی بزرگتر شود خواندن متن آسان می شود. به نظر من کمی کوچک است
البته هر چه خود صلاح می دانید

نطریه ارسطو در مورد بهترین دولت هم شاید امروز به نوعی صادق است ولی به شکل دیگری . (حالا که فئودالیسم نیست سرمایه داری هست.) مخصوصن آن قسمت که می گوید"پاره ای اندیشه های دمکراتیک" و یا شاید" پاره ای ژست اندیشه های دمکراتیک" بهتر باشد.

با اینکه دو سه باری این متن را خواندم
راستش این مطلب کمی برایم سنگین بود باید باز هم بخوانم.

با سپاس فراوان از اینکه به این درس اساسی ولی مشکل یعنی بررسی فلسفه و تاریخ تحولات اجتماعی می پردازی.

ناشناس گفت...

ممنون از اینکه مطالب رو دنبال می کنید. امیدوارم از این طریق بتونم تابوی سخت نگاری فلسفه رو برای عزیزان خواننده، بشکنم. هدف جز نگاهی عمیق به زبان ساده چیز دیگزی نیست. پروانه خانم با بزرگ کردن فونت ها گوشه کادر مشکل ساز می شه. شما می تونید از طریق منوی ها سایز فونت ها رو زمان خوندن بزرگ کنید.موفق باشید

ناشناس گفت...

تا به حال این انتخاب رو در منوها ندیده بودم دستتون درد نکنه فونتها بزرگ شد و حالا عالی شد
من هم با علاقه ی بسیار مطالب شما را دنبال می کنم.
فلسفه همیشه مورد علاقه ام بوده است و به صورت پراکنده مطالعه داشته ام

صوفی گفت...

تاریخ شهر و فلسفه قریه ای است که دوست داشتم در آن متولد می شدم اما امروز روز به سفرهای کوتاه به آنجا بسنده می کنم. برای این سفر رایگان سپاسگزارم

صوفی