۱۳۸۸ مرداد ۱۴, چهارشنبه

شاید اینگونه بهترباشد

شاید همین یکبار تاریخ فرصتی بدست داده تا بسازیم... شاید همین یکبار در این زندگی کوتاه پیش آمده باشد تا ما نیز جاودانه شویم... بیاییم یکبار هم که شده، ساده عبور نکنیم ... رهایی و آزادی را طلب می کنیم ، برای که ؟ انسان؟ یادمان باشد تاریخ و انسانیت در هم عجین هستند و انسان تنها با زمان، دم خور است... در این روزها بهتر نیست که بجای بازی گرفتن این طوفان پر هزینه، کمی اندیشه کنیم؟ باز هم نقابی برای نمایش؟ تا کی فریب دیگران و دروغ به خود؟ پنهان شدن پشت صورتکی سبز برای رسیدن به اهداف ... حضور نمایشی، برای ساختن یک من ِ جدید که چه؟ کاش همه چیز برای انسان نبود... کاش همه چیز برای انسانیت بود و بس... کاش این تلخ ترین صحنه ها، زیباترین حضورها، هم صدایی ها، سرانجامی بجز ساختن ِ فضایی برای عرض اندام همان انسانِ دیروز، داشت... کاش ما نیز با این تحولات، تغییر می کردیم... ضدیت با دروغ را فریاد می کنیم، اما خودمان در حال فریب دادن خودمان و دیگران هستیم ... کاش حرمت نگه داشته و همه چیز را به بازی نمی گرفتیم... من که نمی توانم ، شاید بهتر باشد، در خانه بمانم و حسرت شجاعت و صداقت ِ دیگران را بخورم... من که نمی توانم بهتر است با خودم تمرین ِ انسانیت کنم و بی خود در عرصه ی سیمرغ جولان ندهم... بنشینم تا آنها برایم آینده ایی بهتر بسازند و من از ساحل سلامت، ریگ بردارم و... شاید اینگونه، روزی که در چهری آنها نگریستیم، در خودم احساس شرم نکنیم... شاید اینگونه بهتر باشد...

هیچ نظری موجود نیست: