۱۳۸۷ مهر ۷, یکشنبه

خاطرات

سالهاست که کودکی را پشت سر گذاشته ام. نوجوانی را نیز . با خاطرات رابطه ی خوبی ندارم ؛ بدلیل خودخواهی مفرطی که در وجودم دارم، عزیزانم را نزدیک و در دست رس می خواهم که حداقل بشود دیدشان. اصولا خاطره خوب و بد مدتهاست که جایشان برای من عوض شده. خاطره خوب باعث دلتنگی و تاسف و یاد آوری زوال این جهان می شه و برعکس خاطره بد باعث خنده... وقتی یادم می آید که تو جنگلی بی صدا غرق در رنگ های پاییزی کنار عزیزی... دلم سخت می گیره و وقتی یاد شکستن دست وپا و مشت و لگد پرانی، فقط به خنده می افتم... دوران نوجوانی را جوری پشت سر گذاشتم که فکر می کنم ، بدلیل سعی در عاشقانه زیستن تمام لحظاتش بیشترش تبدیل به خاطره بد شده و یاد آوریش من رو غمگین می کنه.پس سعی کردم هنگام آموختن چیزی به کسی گوشزد این موضوع را نیزانجام دهم که رسیدن و بدست آوردن و از دست دادن، زمانی به صورت خاطرات خوب و بد یقه انسان رو می گیره... تا اینکه خودم رو پشت دروبین دیدم و در حال گرفتن عکس از دخترم... همون رفتار عموی بزرگش (صوفی) و خودم وعموی کوچکترش... همان کتابخونه... همان اطرافیان... و احتمالا همان خاطرات بد و خوب... بهتره که ساکت باشم... آموختن و گوشزد رفتار انسانی...


۳ نظر:

پــروانه گفت...

پیام شما را در مورد ارگ بم خواندم بسیار غمگین شدم.
..
خاطرات شماهرا هم خواندم به چهره ی فرزند نازنینتان که نگاه می کنم: خیلی جدی و اندیشمند و سخت کوش به نظر می آید وبر خلاف دختر های نوجوان اسیر احساسات نیست.
خیلی خوبه !آفرین بر شما.

..

پروانه

ناشناس گفت...

ممنون از شما. لطف دارید. همینطور که می فرمائید، غزال دختر باهدف و سختکوشی است...

صوفی گفت...

...و تبلور این همه خاطره در حرکتی متعارف و موزون از زاویه نگاه پدری مشتاق. آفرین!
آفرین بر غزال که اینگونه از تمامی استعدادها بهره می جوید و آفرین بر پدر و مادری که دامانی می گشایند تا تمامی این غرایز و توانایی ها بتوانند خود را آشکار سازند، و اما بدون شرم.
دامانی که در آن میوه یک زندگی از شکوفه تا نهایت نمو کند، حال چه سختکوش و چه ... چه جدی و چه ... چه قادر به عبور از خط پایان در زمانی که من و ما برایش در نظر گرفته ایم و چه ...
تا ما و آنانی که از مایند و بواسطه ما، عشقی بیاموزند بی قید و شرط در دامانی که بذر محبت می تواند نهال شدن را تجربه کند.
آفرین غزال عزیزم، آفرین.
دلیل ما برای نمایش حرکتی موزون ایجاد عدم توازن در تفکری منفعلانه بود که امیدوارم از بنیاد تاریک گردد.
و اما دلیل تو ای عزیزترین...
برای من هر چه که باشد قابل احترام و متعالی.
آفرین غزال عزیزم، آفرین.

صوفی