از تمام مشغله ها می توان دست شست می شود این هیاهوی عظیم را بازی کوچک و بیهوده ای پنداشت می شود خسته از کار،خواب آلودِ نیمه شب،شب امتحان تا سحر بیدار ماند و.... نمی دانم،می گویند این از نیروی ناشناخته ی آدمی ست که هیچ قدرتی ....یارای چیرگی بر آن را ندارد نمی دانم....به گمان من که نامش باید عشق باشد این رود همیشه پویا،این محرک بازیگوش اندیشه ی آدمی !پاینده باشی
و اين بازي بايد كه قرنها دوام يابد؟ ... چهرههاي درهم كشيده، زير آسمانِ اينجا و نمكهاي نوحه بر زخم هزار عزيزِ رفته از دست- انگار كه خود جاودانهايم- ، تا كي و كجا و چهگونه ميشكند اين موجِ هذيان؟
۲ نظر:
از تمام مشغله ها می توان دست شست
می شود این هیاهوی عظیم را بازی
کوچک و بیهوده ای پنداشت
می شود خسته از کار،خواب آلودِ نیمه شب،شب امتحان تا سحر بیدار ماند و....
نمی دانم،می گویند این از نیروی ناشناخته ی آدمی ست که هیچ قدرتی
....یارای چیرگی بر آن را ندارد
نمی دانم....به گمان من که نامش باید عشق باشد این رود همیشه پویا،این محرک بازیگوش اندیشه ی آدمی
!پاینده باشی
و اين بازي بايد كه قرنها دوام يابد؟ ... چهرههاي درهم كشيده، زير آسمانِ اينجا و نمكهاي نوحه بر زخم هزار عزيزِ رفته از دست- انگار كه خود جاودانهايم- ، تا كي و كجا و چهگونه ميشكند اين موجِ هذيان؟
ارسال یک نظر